اهميت خانواده به يكديگر

اهميت دادن خانواده و رفتار خانواده

اهميت خانواده به يكديگر

۱۲۸ بازديد

بررسي هاي علمي حكايت از آن دارد  كه خانواده هاي خوب و طبيعي فرزنداني سالم را پرورش مي دهند و خانواده هاي آشفته مي توانند در اثر تعاملات نامناسب زمينه هاي لازم براي بيمارسازي فرزندان را فراهم آورند.

پس با اين اوصاف منطقي به نظر مي رسد كه قبل از انتخاب فردي به همسري، ترتيبي داده شود كه شناختي از خانواده وي فراهم گردد.

روان شناسان تقسيمات مختلفي از خانواده ها داشته اند در يك ديدگاه كلي خانواده ها بر دو نوع هستند يكي بالنده و ديگري آشفته، كه اين دو نوع خانواده نيز در يك طيف قرار دارند.

بررسي هاي علمي حكايت از آن دارد  كه خانواده هاي خوب و طبيعي فرزنداني سالم را پرورش مي دهند و خانواده هاي آشفته مي توانند در اثر تعاملات نامناسب زمينه هاي لازم براي بيمارسازي فرزندان را فراهم آورند

منظور از خانواده بالنده، خانواده اي است كه در آن افراد احساس خوش بختي مي كنند و نسبت به هم احساس دوستي و اعتماد متقابل دارند. به سخنان يكديگر به خوبي گوش مي دهند و آشكارا محبت و رنجش خويش را ابراز مي نمايند و براي يكديگر ارزش قايل هستند. سرزنده بودن اعضاي آنان براي همگان مشهود است. حركات بدن  و حالت چهره آنها نيز آرميده است. آزادانه با يكديگر  درددل مي كنند ، والدين خود را رهبر مي دانند و نه ارباب و اگر فرزندان آنها عملي خرابكارانه آنجا دهد متوجه مي شود كه سوتفاهمي در كار است. ارزشهاي آنها در نزد هم بالا و قواعد در بين آنها تغيير پذير است. با اجتماع پيوند دارند و ارتباطات اجتماعي خوب و مناسبي با اطرافيان دارند. اين در حالي است كه خانواده هاي آشفته وضعيتي متفاوت از خانواده هاي بالنده دارد، روابط اين خانواده ها بسيار سرد است كه گويي يخ زده اند. فضا فوق العاده سنگين است و والدين به فرزندان خود دايما امر و نهي مي كنند. نشانه دوستي ميان اعضاي خانواده كم است و شادي در اين دست خانواده ها وجود ندارد و ....

با اين توضيحات است كه به نظر مي رسد براي شناخت بهتر فردي كه قصد انتخاب او را به همسري داريد مي توانيد از  وضعيت حاكم بر خانواده او نيز كمك بگيريد.

خانواده از دو جهت بر فرزندان خويش اثر مي گذارد؛ نخست تاثيري است كه والدين به لحاظ ژنتيك دارند و فرزندان خصوصيات جسماني و رواني خويش را از آنان به ارث مي برند.

از سويي والدين براي فرزندان محيطي را فراهم مي آورند  تا آنها بتوانند در چنان فضايي به رشد و شكوفايي بپردازند. در نتيجه غالبا فرزندان متاثر از خانواده و والدين خويش هستند و اغلب از روحيات حاكم بر خانواده تاثير مي پذيرند. لذا با تامل بر رفتار والدين آنها مي تواند پيامد اثرات چنين رفتارهايي بر فرزند را پي ببرد. خشونت يا آرامش والدين حرمت گذاري ميان اعضاي خانواده و .. همه جز مسايلي است كه حكايت از آن دارد كه روابط او در خانواده چگونه خواهد بود.

از طرف ديگر نقش و جايگاه فرد در خانواده هم مهم است و بايد بررسي شود تا ببينيم آيا والدين براي او مقام و منزلتي قايل هستند يا به او اهميت چنداني نمي دهند. همچنين ميزان اهميت و احترام فرزندان به ويژه فرد مورد نظر به والدين نيز در خانواده قابل تامل و مطالعه است.

ارتباطات ميان فردي و اطرافيانش نيز مهم است. اگر اين ارتباط درست و مناسب باشد و فرد به خوبي نقش خود در آنها را ايفا كند، مي تواند از اين جهت فرد مناسبي براي انتخاب باشد، اين موضوع نشان دهنده اين مطلب است كه فرد سلامت رواني برخوردار است چرا كه در صورت ورود بيماري هاي رواني حاد، امكان برقراري روابط بين فردي به صورت مطلوب و مستمر وجود ندارد و اختلالاتي كه فرد بدان مبتلاست مي تواند خود را در عرصه اين گونه روابط به نمايش بگذارد.

آنجا كه احساس مي كنيم رفتارهاي حاكم بر خانواده با هنجارهاي موجود در جامعه همخواني دارد و مشكل ويژه اي توجه ما را به خود معطوف نمي كند ضريب اطمينان لازم جهت انتخاب بالاست و در صورت مشاهده اختلال حادي در خانواده و يا رفتارهاي غير طبيعي كه به نظر متفاوت از رفتارهاي ديگران مي آيد مي توانيد در اين گونه موارد با مشاوران خانواده و يا يك روان شناس مشاوره اي داشته تا با مشكلي مواجه نگرديد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد